بسم الله الرحمن الرحیم؛

دوستان عزیزم سلام؛

حلول ماه استغفار و بندگی و عبادت، شروع مسیر بندگی و عروج رو به همه ی دوستان عزیز تبریک و تهنیت عرض میکنم و امیدوارم بعد از پایان این سه ماه عزیز تفاوت عظمایی تو زندگی هامون احساس کنیم و خودمون رو بنده ی خدا احساس کنیم.

از طرفی میلاد امام باقر (علیه السلام) یکی از احیا کنندگان مذهب تشیع رو به همه ی شیعیان و پیروان آن حضرت تبریک عرض میکنم.

از طرفی هم امیدوارم که قدر این شب از ماه رجب رو که لیله الرغائبه بدونیم و ازش بیشترین استفاده رو ببریم.

یه حدیث زیبا در مورد رجب هست که دوست دارم اون رو برا شما عزیزان هم بذارم و اون اینه:

پیامبر گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله) نیز در بیان عظمت و اهمیت ماه رجب می‌فرمایند: «خداوند متعال در آسمان هفتم فرشته‌ای به نام داعی قرار داده است هرگاه ماه رجب فرا رسد آن فرشته دعوت کننده هر شب تا به صبح گوید: خوشا به حال کسانی که به ذکر الهی مشغولند خوشا به حال کسانی که با میل و رغبت تمام رو به سوی درگاه خدا آرند و خداوند می‌فرماید: من همنشین کسی هستم که با من همنشین باشد و مطیع کسی هستم که فرمان مرا ببرد و آمرزنده‌ام کسی را که از من طلب آمرزش کند این ماه رجب ماه من، بنده هم بنده من و رحمت هم از آن من است. هر کس مرا در این ماه بخواند پاسخ مثبت دهم و هر کس از من چیزی بخواهد به او عطا کنم و هر کس از من هدایت جوید هدایتش کنم و من این ماه را وسیله ارتباط بین خود و بندگانم قرار داده‌ام پس هر کس به آن چنگ زند به من می‌رسد.»

امیدوارم که همگی جزو کسانی باشیم که ندای این فرشته رو لبیک میگیم.

از طرفی هم روز شهادت شهید مطهری رو به همه ی دوستان تسلیت و روز معلم رو به همه ی معلمان که شغل انبیا رو دارند و در این نظام اسلامی نقش بسیار مهمی رو ایفا میکنن تبریک و تهنیت عرض میکنم.

اللهم عجل لولیک الفرج

بسم الله الرحمن الرحیم؛

دوستان عزیز سلام؛

شب میلاد قهرمان کربلا، عقیله ی بنی هاشم، ناخدای کشتی صبر و استقامت، عالمه ی غیر معلمه، حضرت زینب کبری (سلام الله علیها) رو اولا خدمت امام زمان (عجل الله تعالی فرجه) و ثانیا به نائب بر حق ایشان مقام معظم رهبری و بعد به همه شما عزیزان تبریک عرض میکنم.

نزدیک عید نوروز که میشه خیلیا شروع به خونه تکونی میکنن. خونه ی ما هم از این قاعده مستثنی نیست و چند روزی است که خانواده مشغول این عمل باشکوه هستن. به ذهنم رسید کی ما میخوایم دل تکونی کنیم تا بعد از پاک کردن غبارهای دل و از بین بردن محبت های کاذب به دنیا و ما فیها ، عشق خداوند متعال و اولیائش تو دل ما رسوخ پیدا کنه؟؟؟؟!!!! بیاید سعی کنیم تا قبل از این عید دلامون رو یه تکونی بدیم و جلایی بدیم تا ظرفی زیبا بشه و لیاقت قدوم اربابمون رو داشته باشه چرا که آقا مطهر است و در ظرف پلید قدم نمیذاره. به امید روزی که مهدی فاطمه (عجل الله تعالی فرجه) تمام قلبمون رو به خودش اختصاص بده.

اللهم عجل لولیک الفرج

بسم الله الرحمن الرحیم

دخترک قدم می زد ، ظاهرش عادی بود  ولی وقتی با او بازی می کردی پوزخندی می زد و دوباره بسیار عادی می شد نامش را که می پرسیدی لبخندی می زد و هیچ نمی گفت ، صدایش می زدی نگاهت می کرد و باز هیچ نمی گفت ، عجیب بود حتی برای مادرش ، با خود می گفت گویی مرا سر کار گذاشته ، یا ...

می خندید ولی در چهره اش غمی دیده می شد ، گویی حواسش اصلا به اطرافش نیست ، چند روز گذشت پدر و مادر خوشحال بودند دیگر مثل اینکه حالش خوب شده ولی چرا نرمال نیست پدر و مادر مرتب مراقبش بودند زیارت که می رفتند از اعماق وجود سلام می دادند ولی بسیار نگران که مبادا دوباره حالش بد شود ، نکند دوباره تشنج کند ، در گرمای شدید عربستان و آن رطوبت بسیار ، تب، بسیار خطرناک به نظر می رسید مخصوصا تبی که از ویروس عجیبی در بدن ایجاد شده بود ویروسی که از یه بیمارستان وارد بدن دخترک شده بود درست همون موقعی که برای عیادت رفته بودند

توکل بر خدا کردند و در آن گرمای شدید و در آن غربت کوچه ها  و در میان پلیس های وهابی که به شدت برای آنها منفور بودند جایی قلبشان را آرام می کرد و آن گنبد خضرای پیامبر بود گنبدی که پر از نور بود ولی بسیار بسیار تنها به نظر می رسید مسلمانها زیارت می کردند ولی این سوال ذهن را آزار می داد که آیا راه پیامبر را شناخته اند؟!!  اگر شناخته اند پس چرا علی اش را تنها گذاشتند ؟چرا  و چرا؟

این سوال که نکند ما هم او را نشناخته ایم و تنهایش گذاشته ایم گلوی مادر را می آزرد ، نگاه به دخترکش می کرد آیا دیگر تب نمی کند ، نگاه به مسلمانان می کرد آیا روزی غم فلسطین را از بین خواهند برد ، نگاه به دخترهای پلیس وهابی و مأموران حرم می کرد  که نقاب بر چهره گذاشته بودند و با تحکم بسیار قصد ادب کردن و به اصطلاح خودشان قصد موحد کردن دیگر مسلمانها را داشتند ومرتب با نگاهشان همه را و مخصوصا شیعیان را به کفر متهم می کردند و باز از خود می پرسید،  این قدر تعصب جاهلانه از کجا؟؟؟

خلاصه اینکه دخترک پس از بازگشت به ایران دوباره تب کرد و داروهایش از نو شروع شد ، ولی مادر این نکته را از ته وجود احساس کرد که مکه خانه ی امن الهی است و دخترکش گرچه در کنار گنبد خضرا و در طواف خانه ی خدا همچنان بیمار بود و با ویروس می جنگید ولی تب برای چند روز خودش را مخفی کرده بود تا در کنار حرم امن الهی ، واقعا ایمن باشند

دخترک  با ویروس جنگید و به خواست خدا و نظر رحمت پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم موفق شدو عافیت گذشته را بدست آورد

و برای همیشه مظلومیت پیامبر و لطف او را خودش وپدر و مادر  ان شاءالله هرگز فراموش نمی کنند که چگونه با این که قبل از آغاز سفر دخترشان تشنج کرد ، چگونه در بین راه اشک می ریختند ، چگونه در هواپیما ، موقعی که حرکت می کردند دخترشان تب داشت ولی در مدینه بهتر شد و در مکه ، ظاهرا کامل خوب شده بود ولی پس از بازگشت معلوم شد که این وقفه برای زیارت در کنار حرم پیامبر و مکه حرم امن الهی بود.

مظلومیت مکه و مدینه هست و هست و هست

به امید روزی که فرزند غریب مدینه آنها را از این غربت برهاند و تکیه بر حرم امن الهی داده و بانگ انا المهدی سر دهدو غربت و مهجوریت از بقیع و حرمین شریفین کنار برود.

بسم الله الرحمن الرحیم

دوستان عزیزم سلام؛

میخواستم یه پست برا تبریک میلاد دو نور، دو خورشید، دو معصوم بذارم ولی هر چی فکر کردم مطلب خوبی به ذهنم نرسید.

بالاخره به خودم گفتم تو هر تولی صاحب مجلس یه کیکی، شیرینی، شربتی تهیه میکنه و به مهموناش میده. فکر کردم که شیرینی و کیک این میلاد چی میتونه باشه؟؟؟!!! بعد کلی به خودم بالیدم که بهترین مطلب به ذهنم رسیده. کیک و شیرینی این میلاد برا ما دو حدیث قشنگ از این بزرگوارانه که اونو سر لوحه ی زندگیمون قرارش بدیم.

پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) میفرمایند: «مَن رَدَّ عَن عِرضِ اَخیهِ المُسلِمِ وَجَبَت لَهُ الجَنَّةُ اَلبَتَّةَ» یعنی هرکس آبروی مؤمنی را حفظ کند، بدون تردید بهشت بر او واجب شود

امام صادق (علیه السلام) میفرمایند: «اُصُولُ الکُفر ثَلاثَهٌ الحِرصُ وَ الاِستِکبارُ وَ الحَسَدُ» یعنی ریشه های کفر سه چیز است: حرص و خود بزرگ بینی و حسد ورزیدن

از طرفی تو یه جشن تولی مهمونا هم یه کادوی برا مولود میارن. با خودم فکر کردن که بهترین کادویی که میتونیم به این دو خورشید میتونیم بدیم و دلشون رو حسابی شاد کنیم اینه که اولا از ته دل حداقل 5 صلوات به نیت 5 تن آل عبا به این دو بزرگوار هدیه بدیم و ثانیا اینکه قول بدیم یکی از گناهامون رو تزک کنیم.

اللهم عجل لولیک الفرج

بسم الله الرحمن الرحیم

دوستان عزیزم سلام؛

در ابتدا میلاد پر برکت حضرت زهرا (سلام الله علیها) رو به همه ی شما تبریک میگم.

اگه خدا بخواد تو چند روز آینده راهی شهری هستم که دل خیلی ها برا رفتن به اونجا پر میکشه. راهی دیار مولا و ارباب رئوفمون امام رضا(علیه السلام). هر کی بخواد بره پیش آقا خیلی خوشحال و شاده، منم همین طور ولی راستش نمیدونم چرا یه استرس وجودم رو گرفته. وقتی فکرش رو میکنم میخوام برم پیش امامی که از همه زندگیم و کارهام باخبره و در تمام لحظه های زندگیم من رو زیر نظر داشته و الآن که وارد حرم میشم بازم منو داره نگاه میکنه و منو میخواد تحویل بگیره یه جوری میشم. آقایی که خیلی مهربونه. اینکه وقتی دم در سلام میدم و میدونم جوابمو میده یه جوری میشم. آخه من اینقدر ارزش ندارم که شایسته ی جواب اون بزرگوار باشم.

استرس دارم. دعا کنید که یه زیارت با معرفت و مقبول داشته باشم. البته ناگفته نماند نائب الزیاره ی شما هم خواهم بود.

پیشاپیش از دعاهاتون ممنونم.

اللهم عجل لولیک الفرج