شرم حضور | ||
بسم الله الرحمن الرحیم؛ دوستان عزیزم سلام؛ روزی زنی روستائی که هرگز حرف دلنشینی از همسرش نشنیده بود، بیمار شد شوهر او که راننده موتور سیکلت بود و از موتورش براى حمل و نقل کالا در شهر استفاده مىکردبراى اولین بار همسرش را سوار موتورسیکلت خود کرد. زن با احتیاط سوار موتور شد و از دست پاچگی و خجالت نمی دانست دست هایش را کجا بگذارد که ناگهان شوهرش گفت:… مرا بغل کن. زن پرسید: چه کار کنم؟ و وقتی متوجه حرف شوهرش شد ناگهان صورتش سرخ شد با خجالت کمر شوهرش را بغل کرد و کم کم اشک صورتش را خیس نمود. به نیمه راه رسیده بودند که زن از شوهرش خواست به خانه برگردند، شوهرش با تعجب پرسید: چرا؟ تقریبا به بیمارستان رسیده ایم. زن جواب داد: دیگر لازم نیست، بهتر شدم. سرم درد نمی کند. این نشون میده اگه مردی به زنش ابراز محبت کنه زن تا ابد به خوبی با شوهرش زندگی میکنه و آرامش رو برا شوهرش فراهم میکنه و وفادار شوهرش باقی میمونه. چرا تو بعضی از خونواده های ما این ابراز محبت وجود نداره. درسته که مرد مقداری غرور داره و به خاطر این غرور گاهی نمیتونه علاقه ی خودش رو ابراز کنه ولی اگه میخواد زندگی خوبی داشته باشه باید این غرور مذمون رو کنار بذاره. به امید روزی که تو زندگی هیچ مسلمان و به خصوص شیعه و به خصوص ایرانی از این دست مسائل و مشکلات ناشی از اون پیش نیاد. اللهم عجل لولیک الفرج [ چهارشنبه 93/2/10 ] [ 1:20 عصر ] [ محمد ]
[ نظرات () ]
|
||
[ فالب وبلاگ : وبلاگ اسکین ] [ Weblog Themes By : weblog skin ] |