سفارش تبلیغ
صبا ویژن

شرم حضور
قالب وبلاگ

سلام

پاوه که بودیم، حاج احمد صبح‌ها بعد از نماز ما را به ارتفاعات شهر می‌برد و توی آن برف و یخبندان باید از کوه بالا می‌رفتیم. بالا رفتن از کوه خیلی سخت بود، آن هم صبح زود. اما پایین آمدن راحت بود؛ روی برف‌ها سُر می‌خوردیم و ده دقیقه‌ای برمی‌گشتیم. حاج احمد همیشه روی پلی که کنار کوه بود با یک جعبه خرما می‌ایستاد و به بچه‌ها خسته نباشید می‌گفت و از آنها پذیرایی می‌کرد.

یکبار که در حال برداشتن خرما بودم، گفتم "مرسی برادر" گفت "چی گفتی؟" فهمیدم چه اشتباهی کردم، گفتم "هیچی گفتم دست شما درد نکنه." گفت "گفتم چی گفتی؟" گفتم "برادر گفتم خیلی ممنون" دوباره گفت "نه اون اول چی گفتی؟" من که دیگر راه برگشتی نمی‌دیدم، گفتم "خرما را که تعارف کردین گفتم مرسی" گفت "بخیز" سینه خیز رفتن در آن شرایط با آن سرما و گل و برف ساعت 8 صبح، واقعاً کار دشواری بود. اما چاره‌ای نبود باید اطاعت امر می‌کردم. بیست متری که رفتم، دیگر نتوانستم ادامه بدهم. انرژی‌ام تحلیل رفته بود. روی زمین ولو شدم و گفتم "دیگه نمی‌تونم." حاج احمد گفت "باید بری" گفتم "نمی‌تونم. والله نمی‌تونم" بعد با ضربه‌ای به پشتم زد که نفهمیدم از کجا خوردم!

ظهر که همدیگر را دوباره دیدیم، گفتم "حاج احمد اون چه کاری بود که شما با من کردی؟ مگه من چی گفتم؟ به خاطر یک کلمه برای چی منو زدین؟ گفت "ما یک رژیم طاغوتی را با فرهنگش بیرون کردیم. ما خودمون فرهنگ داریم. زبان داریم. شما نباید نشخوار کننده کلمات فرانسوی و اجانب باشید. به جای این حرف‌ها بگو خدا پدرت رو بیامرزه!"

به نقل از سایت:http://www.ebrahim-hadi.ir/

حاج احمد متوسلیان


[ جمعه 93/8/16 ] [ 12:23 صبح ] [ حسین ] [ نظرات () ]

به نام خدا به یاد خدا برای خدا

سلام

به نظر من برای اینکه بازدیدها در وبلاگ ها بیشتر شوند و مطالب خونده بشه و نقد بشه باید یه گروه وبلاگنویس درست کرد که اینها همیشه به هم سر بزنند و از طرز تفکر همدیگه و دیدگاه همدیگه آشنا بشن و اگر نیاز به انتقاد و پیشنهاد بود اینکا را انجام بدن اونایی که موافقندر گروهوبلاگنویسی من عضو بشناعلامکنند

یاعلی


[ یکشنبه 93/5/12 ] [ 12:25 عصر ] [ حسین ] [ نظرات () ]

به نام خدا به یاذ خدا برای خدا

سلام

این رو حتما گوش بدید.

کلیپ صوتی از مرحوم حجت الاسلام و المسلمین رضا ابوالقاسمی

دانلود


[ جمعه 93/5/10 ] [ 8:0 عصر ] [ حسین ] [ نظرات () ]

به نام خدا به یاد خدا برای خدا

سلام

گفته بودم که یک روز در میون مطلب میذارم مؤدب

ولی راستش به یه مشکل بر خورد کردم یعنی چی؟ که مانع این میشه که مطلب بذارم. چه جور بگم؟قابل بخشش نیست

یه مشکلیه که باعث سر درگمیه من میشه.گیج شدم

حالا شاید تو ذهنتون اوردید که:   این چه مشکلیه؟تبسم شاید بتونیم برات حلش کنیم؟باید فکر کرد

حالا با فرو رفتن در خودم به این فکر رسیدم که برای حل این مشکل از شما سوال بپرسم.تبسم

باشه مشکل رو میگم:چشمک

اینه که نمیدونم مخاطب داخل یک وبلاگ دوست داره چه مطالبی باشه؟ به چه شکلی باشه؟ با چه موضوعی باشه؟ از چه قالبی خوشش میاد؟ ونیازش چیه ؟ سوالش چیه ؟ و.......وااااای

منم برای حل این مشکل از شما کمک می خوام دوست دارم که کمک کنید.مؤدب

منتظرم

یاعلی


[ چهارشنبه 93/5/8 ] [ 2:35 عصر ] [ حسین ] [ نظرات () ]

به نام خدا به یاد خدا برای خدا

سلام

نوجوانی شهید محمد معماریان

خیلی از کارهای خانه را که بلد بود، خودش انجام می داد. وقتی هم مانع می شدیم، میگفت: کجای اسلام آمده که همه ی کارهای منزل را باید مادر انجام بده؟!
چند ماهی رفت کلاس خیاطی ؛ زود یاد گرفت . باباشم براش یه چرخ خیاطی گرفت؛ لباس های مردانه می دوخت.
کم کم مشتری هم پیدا کرده بود. درآمد هم داشت. پولش رو با مشورت و حساب شده خرج می کرد.

 

 

 

 

 

                                                        


[ شنبه 93/4/28 ] [ 5:40 عصر ] [ حسین ] [ نظرات () ]
.: Weblog Themes By WeblogSkin :.
درباره وبلاگ

ارباب از گناهان خویش شرم حضور دارم. انسانی هستم در پی خوشتن خویش، خود را گم کرده ام و در کوچه پس کوچه های زندگی و رهگذر عمر جویای خویشم. در این راه کمک می خواهم. دوست دارم بنویسم تا درد شرمساریم را التیام دهم. التماس دعا. یاحق
موضوعات وب
امکانات وب



بازدید امروز: 20
بازدید دیروز: 3
کل بازدیدها: 161122