سفارش تبلیغ
صبا ویژن

شرم حضور
قالب وبلاگ

سلام بر بانوی بی همتای دشت خونین کربلا!

بانو جان ،هنوز خیلی کوچک بودی وقتی پدر بزرگت از دنیا رفت ولی داغ فراق ایشان بر عالمه ی غیر معلمه ای همچون شما بسیار تنگ آمد!

چند وقت بیشتر نگذشته بود که دست های خیبر شکن علی علیه السلام را بستند و در کوچه ها کشان کشان بردند تا مسجد و همان جا بود که نامردان نامحرم حرام زاده به دور از چشم پدر ،مادر را سیلی زدند و درب خانه تان را آتش!

بعد از داغ مادر ،بابای مهربانت علی علیه السلام را ،فرق شکافتند و بار دیگر خاندان پر کرامت وحی را به عزا نشاندند!

بانو جان ،فقط خدا میداند چه بر سرت آمد وقتی حسن علیه السلام را با تشت پر از پاره های جگر و دور از یاران دیدی!و فقط خدا میداند چه بر سرت آمد وقتی به جای تسلا دادن بر دل آتش گرفته تان ،جنازه ی برادر را تیر باران کردند!

ای بانوی صبر،با حسین  علیه السلام به کربلا رفتی و از یک صبح تا ظهر کشته شدن برادران و پسران و برادر زاده ها دیدی!بانو جان چه کشیدی وقتی حسین علیه السلام، یار می طلبید و سجاد علیه السلام ،بیمار در کنج خیمه افتاده بود و مردی جز او نبود؟بانو جان چه بر سرت آمد وقتی آن ملعون بر سر سینه ی حسین علیه السلام جانت نشسته بود و تو از بالای تل ،امامت را با آن حال میدیدی ؟

ای اسوه ی صبر و مقاومت،الحق و الانصاف که تنها اسوه ی صبوری و شکیبایی شمایید!

 

 

رحلت حضرت زینب کبری سلام الله علیها تسلیت باد.


بی ربط نوشت:دوستای گلم.دیروز بعد از کلی وقت خدا توفیق داد به این وبلاگ غبار گرفته سری بزنم و پستی بذارم ولی بعد از چهار ساعت نوشتن اون هم با اعمال شاقه و با دردسر های خانوم کوچولویی مثل مهدیه خانوم نت قطع شد هر چی نوشته بودم پرید.ولی کم نیاوردم و امروز به خاطر رو کم کنی هم که شده این پست رو گذاشتم.(قصد قربت تو این پست بیداد میکنه!!!!!!)


[ یکشنبه 92/3/5 ] [ 11:51 صبح ] [ نسیم بانو ] [ نظرات () ]

بسم الله الرحمن الرحیم

دوستان عزیزم سلام؛

همتون میدونید تو مدینه چی گذشت، ولی میدونید چی دل آدم رو میشکنه؟ اینکه جلو یه شوهر زنش رو بزنن و بچش رو سقط کنن. اینکه جلوی یه زن دست شوهرش رو ببندن و کشون کشون ببرن. اینکه یه زن از شوهرش رو بگیره. اینکه جلو پسری مادرش رو بزنن.اینکه مادری راه خونه رو گم کنه و بچش راه رو به اون نشون بده. اینکه کسی برای مالی که تو دستشه و نیاز به اثبات نداره شاهد بیاره ولی قبول نکنن. اینکه ناموس خدا بین اون همه نامرد مردنما بیاد تو جمع و از ولیش دفاع کنه. اینکه بچه ها لحظه ی وداعشون با مادر باید آروم آروم گریه کنن و فریاد نزنن. اینکه شوهر بعد از رفتن همسرش بفهمه که چه اتفاقی سر همسرش اومده. اینکه شاه لولاک شبانه دفن بشه و هنوز قبرش مخفی باشه.

السلام علیک یا فاطمه الزهرا (سلام الله علیها)

آقا جان دیگه بیا!!!؟؟؟؟ میدونم به خاطر کوتاهی های منه که نمیای ولی آقا منتظر من نباش که خوب بشم، چون من تو این همه سال امتحانم رو پس دادم، به تنهایی خوب نمیشم، تو بیا و منو خوب کن. تو بیا و منو اصلاح کن. بیا که میدونم از این اتفاقاتی که گفتم دل نازنینت شکسته بیا و مرهمی بر قلب شکسته باش. بیا و انتقام سیلی مادرت رو بگیر. بیا و قبر مخفی مادرت رو نمایان کن.

امان ز لحظه غفلت که شاهدم هستی

دوستان آقا الآن صاحب عزا هستن و خیلی قلب نازنینشون تحت فشاره بیاید مراقب باشیم حداقل امروز با انجام ندادن گناه و انجام کار ثوابی و هدیه ی اون به آقا کمی از غمشون بکاهیم.

اللهم عجل لولیک الفرج 


[ یکشنبه 92/1/25 ] [ 1:27 عصر ] [ محمد ] [ نظرات () ]

"به نام یکتای بی همتا"برپاست به بزم پدرت شور و نوایی       من به انتظار تو نشستم،تو کجایی

 

فقط خدا میداند چه بر سرت آمد آنگاه که بارگاه پدرت را ویران کردند.

شاید هم این داغ،داغی تازه نبود.آری تازه نبود.باید گفت :خدا میداند چه بر دلت آمد آنگاه که درب خانه ی مادرت را آتش زدند و مادرت هم پشت در...

آقا و مولایم سلام

آقا جان!عرض تسلیت مرا بپزیرید.گرچه میدانم همین که گناه نکنم و موجبات شرمساریتان را فراهم نکنم،خودش مرهمی بر دل زخم خورده تان است.

مولا جان مرا حلال کنید.با گستاخی تمام،خون به دلتان میکنم.با اینکه نان خور شما هستم و لطفتان را مدام در زندگی ام میبینم ولی باز هم خون به جگرتان میکنم.

سرورم!شماخاندان کرامت هستید،عرض تسلیت این بنده ی رو سیاه و بی مقدار را پذیرا باشید.

 

خدای من!سینه ی مولایم را فراخ گردان و صبری به ایشان عطا فرما.


[ یکشنبه 91/11/1 ] [ 7:56 صبح ] [ نسیم بانو ] [ نظرات () ]

"به نام خدایی که برای اولیائش شهادت را برگزید"  

دوستای من سلام!خدای خیلی خوب و مهربونی داریم.اگر ما رو آفرید، ولی همینطوری رهامون نکرد. برامون پیامبر فرستاد . اون هم دو نوع،یک پیامبر ظاهر و یک پیامبر باطن. پیامبر ظاهر به همه ی فرستاده های الهی میگن مثل حضرت عیسی،حضرت موسی،حضرت نوح،...(علی نبینا و آله و علیهم السلام). و پیامبر باطن به عقل ما گفته میشه، البته اگر آکبند نگهش نداریم و بذاریم ما رو هدایت کنه.اینها به عنوان مقدمه به ذهنم رسید، هرچند شاید خیلی مرتبط نباشه ولی برای اطلاعات عمومی تون خوبه!

هر از چندگاهی، مخصوصا وقتی نزدیکای شهادت حضرت محمد(صلی الله علیه و آله وسلم) میشه این سوال مطرح میشه که رحلت یا شهادت؟

پیامبر اکرم رو شهید کردن یا ایشون به مرگ طبیعی از دنیا رفتن؟

یه بنده خدایی حرف جالبی میزد."میگفت: مگه اولیاءالله انسان های کاملی نبودن؟ مگه در همه ی زمینه ها  در بالاترین رتبه نبودن؟ پس مرگشون هم باید در بالاترین رتبه باشه."بالاترین رتبه ی مرگ هم شهادته دیگه.

دکتر حسین روا زاده، که تو کار طب سنتیه هم میگه: ما از راه مزاجهای چهارگانه اثبات میکنیم که پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) رو شهید کردن، ایشون میگن انسان چهار نوع مزاج دارند: صفراوی، سودایی، بلغمی و دموی، یعنی یکی طبعش بهاری، یکی تابستانی،یکی پاییزی و یکی هم زمستانیه.و با غلبه ی هر کدوم از این طبع ها بر دیگری،مرضی در انسان به وجود میاد. وقتی هم این طبع ها توی بدن انسان به حالت اعتدال برسه،انسان هیچ وقت نمی میره.و اولیاء الله هم از کسانی هستند که این طبع ها در وجودشون به اعتدال میرسه و هیچ وقت نمی میرند مگر این که کسی اونها رو شهید کنه.

آقای علی اکبر رائفی پور هم میگه اینکه بین جامعه ی ما جا افتاده پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله وسلم) رحلت فرموده اند یکی از توطئه های یهودی های صهیونیستیه، آنها با طرح این مطلب بنا دارند بین شیعه و سنی اتحاد ایجاد نشه اگر شیعه ها و سنی ها بفهمند که پیامبر واحدشون توسط یه پیرزن یهودی مسموم شده  و به شهادت رسیده همشون با هم در مقابل دشمن واحدشون (صهیونیسم) متحد میشن.

این نظرات برای خودم خیلی جالب بودن و یه جورایی به دلم نشستن ،حالا قضاو ت با خودتون!

در پایان شهادت پیامبر مهربانی ها (صلی الله علیه و آله وسلم) و نوه ی غریبش امام حسن مجتبی (علیه السلام) رو تسلیت میگم.

 

بین الحرمین مدینه

 

 

 


[ جمعه 91/10/22 ] [ 12:14 صبح ] [ نسیم بانو ] [ نظرات () ]

دوستان عزیزم سلام

خیلی دلم گرفته البنه معلومه چرا. وقتی دل آقامون حزینه دل ما نباید گرفته باشه؟ به مناسبت شهادت حضرت زهرا(س) میخوام براتون یه جریان رو تعریف کنم ولی این جریان رو با دلتون بخونین حتی اگر اطرافتون شلوغه فقط به خودتون فکر کنین.یا زهرا(س)

بعد از مدتی که حضرت حالشون بد شده بود بچه ها رو دور خودشون جمع کردن. فرمودن که بچه ها این بار می خوام برا خودم دعا کنم. بچه ها همگی خوشحال و شگفت زده شدن، مادری که همیشه همسایه رو مقدم میشمرد و برا خودش دعا نمی کرد حالا می خواد برا خودش دعا کنه. بچه ها همگی خوشحال و شاد که مادر میخواد برا خودش دعا کنه حتما از خدا میخواد شفا پیدا کنه، و از اونجایی که خدا خیلی دوستش داره و هیچ دعاییش رو رد نمی کنه قطعا تا چند روز دیگه دوباره مادرمون خوب میشه. تازه اگه ما هم آمین بگیم دیگه این دعا ردخور نداره بدون هیچ شک و تردیدی مستجاب میشه. بچه ها تو همین فکرا بودن که صدای آرام و پرمعنای مادر برای دعا سکوت رو شکست. «اللهم عجل وفاتی سریعا» بچه ها که تا اون موقع دستاشون رو با تموم وجود بالا برده بودن سریع دستاشون رو پایین اوردن. نمیدونستن چی کار کنن. وقتی مادر دعا کنه مستجابه یعنی اون طور که فکر می کردیم نیست؟ یعنی مادر تا چند روز دیگه از پیش ما میره؟ خدا فقط این دعای مادر رو مستجاب نکن. ولی نمیشه. دست مادر که بالا بره خالی برنمی گرده. بچه ها دیگه از اون به بعد آماده بودن لباس سیاه بپوشن.

اگه حال خوبی بهتون دست داد منم دعا کنید که خیلی محتاجم.

اللهم العن قاتلی فاطمه الزهرا(س)


[ یکشنبه 90/1/28 ] [ 10:40 عصر ] [ محمد ] [ نظرات () ]


.: Weblog Themes By WeblogSkin :.
درباره وبلاگ

ارباب از گناهان خویش شرم حضور دارم. انسانی هستم در پی خوشتن خویش، خود را گم کرده ام و در کوچه پس کوچه های زندگی و رهگذر عمر جویای خویشم. در این راه کمک می خواهم. دوست دارم بنویسم تا درد شرمساریم را التیام دهم. التماس دعا. یاحق
موضوعات وب
امکانات وب



بازدید امروز: 0
بازدید دیروز: 17
کل بازدیدها: 160764