شهید سید محمد ابراهیمی: به شدت از غیبت بدش می آمد. هر وقت اسم یکی از بچه ها را می آوردیم، مثلا می گفتیم:" حسین" می گفت:" حسین اینجا هست یا نه؟" نمی گذاشت کوچکترین حرفی در مورد کسی که پیش ما نیست بزنیم. چنان ما را عادت داده بود که حاضر نبودیم یک کلام غیبت کنیم.
[ سه شنبه 93/4/24 ] [ 6:6 عصر ] [ حسین ]
[ نظرات () ]
ارباب از گناهان خویش شرم حضور دارم.
انسانی هستم در پی خوشتن خویش، خود را گم کرده ام و در کوچه پس کوچه های زندگی و رهگذر عمر جویای خویشم. در این راه کمک می خواهم.
دوست دارم بنویسم تا درد شرمساریم را التیام دهم.
التماس دعا. یاحق