شرم حضور | ||
استاد پناهیان: خانواد? خدا هستند، آدم میشویم و مثل آدم رفتار خواهیم کرد. و هم به دیگران میدان خواهیم داد. کافی است دلی کسی را به دست بیاوری، آناً میتوانی لبخند رضایت خدا را ببینی. [ یکشنبه 94/2/20 ] [ 6:57 عصر ] [ حوری بانو ]
[ نظرات () ]
دیرسالیست زمین غرق گناه است بیا آه،سیاره ی ما رو به تباه است بیا آی خورشید جهان تاب کجا می تابی؟ آسمان سیطره ی سلطه ی ماه است بیا قرن ما،قرن نگون بختی و نابینایی ست راه این قرن پراز چاله و چاه است بیا ناکسان از همه جا جاده به راهت زده اند نذر ما نیز همان ندبه و آه است بیا ماهمه منتظران شب موعود توایم بغض نشکسته دراین شعر گواه است بیا [ یکشنبه 94/2/20 ] [ 6:54 عصر ] [ حوری بانو ]
[ نظرات () ]
مولای من یوسف زیبای زهرا!!! شنیده ام از ما دلتنگ ترے براے آمدنت.. شنیده ام دل نگرانِ مایے.. شنیده ام گریہ مے کنے براے ما.. کے تمام مے شود.. غروب هایے ک "دلِ" ما "گیرِ" دلتنگے ات است آقا؟؟ تسبیحی بافته ام، نه از سنگـــــــ.... نه از چوبــــــــ.... نه از مرواریــــــــد... من بلور اشکـــــــهایم را به نخ کشیده ام.. تا برای ظهورتـــــــان دعا کنم.. **** اللهم عجل فى فرج مولانا و امامنا صاحب العصر و الزمان عج***** [ پنج شنبه 94/2/17 ] [ 3:23 عصر ] [ حوری بانو ]
[ نظرات () ]
سر تا پاش خاکی بود چشماش سرخ شده بود از سوز سرما دو ماه بود ندیده بودمش از چهره اش معلوم بود خیلی حالش ناجوره اما رفت و وضو گرفت تا نماز بخونه گفتم: شما حالت خوب نیست لااقل یه دوش بگیر ، یه غذایی بخور ، بعد نماز بخون سر سجاده ایستادنگاهی بهم کرد و گفت: من خودم رو با عجله رسوندم خونه تا نماز اول وقت بخونم کنارش ایستادم حس می کردم هر لحظه ممکنه بیفته زمین تا آخر نماز ایستادم تا اگه خواست بیفته بگیرمش حتی تو اون شرایط سخت هم حاضر نشد نماز اول وقتش ترک بشه راوی: همسر شهید محمد ابراهیم همت
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ پی نوشت: بعدما حاضر نیستیم برای نماز صبحی که به گفته رهبر عزیز و محترم مهمترین نماز های پنج گانه هست بیدار بشیم، حداکثر زمانی که صرف نماز خوندن میشه نیم ساعت هست.. بعضی ها واقعا غافلند،یعنی خدا ارزش نیم ساعت وقتت را ندارد؟ تازه آن نیم ساعت وقت را هم برای خودت صرف کرده ای همه اش به سود خودت است،... بیایید از امروز همت کنیم و نماز هایمان را با دقت و صبر بخوانیم ، تا شیرینی آرامش واقعی را بچشیم..
برای ماهم دعا کنید. [ پنج شنبه 94/2/17 ] [ 3:19 عصر ] [ حوری بانو ]
[ نظرات () ]
شخصی با ماشین شخصی اش به مسافرت رفته بود . موقع اذان ظهر توی یکی از جاده های بیرون شهر،روی تپه یی مشاهده کرد چوپانی مشغول خواندن نماز است و گوسفندان هم کنارش مشغول چرا . از دیدن این صحنه لذت برد و خودش را به چوپان رساند. از او پرسید چه چیز موجب شده تا نمازت را به موقع ادا کنی. چوپان جواب داد: وقتی من برای گوسفندانم نی میزنم آنها گرد من جمع میشوند. حال وقتی خدا بزرگ مرا صدا میزند اگر به سمتش نروم از گوسفند هم کمترم...." "از پاهایی که نمی توانند تورا به سمت ادای نماز ببرند انتظآر نداشته باش تورا به بهشت ببرند" [ پنج شنبه 94/2/17 ] [ 3:16 عصر ] [ حوری بانو ]
[ نظرات () ]
|
||
[ فالب وبلاگ : وبلاگ اسکین ] [ Weblog Themes By : weblog skin ] |